پیشنهاد یک مرد به یک زن
 
پسرک عاشق تنها
سلام به همه دوستان گلم من حسین عطایی متولد 14 بهمن 1369 در مشهدم این وبلاگ شخصیم تو فضای مجازی امیدوارم خوشتون بیاد ارادتمند .حسین عطایی ....
 
 

يک خانم و يک آقا که سوار قطاري به مقصدي خيلي دور شده




بودند، بعد از حرکت قطارمتوجه شدند که در اين کوپه درجه يک که




تختخواب دار هم ميباشد ، با هم تنها هستند و هيچ مسافر


ديگري وارد




کوپه نخواهد شد...




ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه




و زن مشغول بافتني بافتن بود....




شب که وقت خواب رسيد خانم تخت طبقه بالا و




آقا تخت طبقه پايين را اشغال کردند.




اما مدتي نگذشته بود که خانم از طبقه




بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشيد! ميشه يه لطفي




در حق من بفرماييد؟




- خواهش ميکنم!




- من خيلي سردمه.




ميشه از مهماندار قطار براي من يک پتوي اضافي




بگيريد؟




مرد جواب داد:




من يه پيشنهاد دارم!




زن : چه پيشنهادي؟




مرد: فقط براي همين




امشب،




تصور کنيم که زن و شوهر هستيم.




زن ريزخندي کرد وبه دلش نشست ، 




و با شيطنت گفت: چه اشکال داره ، موافقم!




- قبول؟




- قبول!




مردگفت : خب ، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو، برو از مهموندار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : شنبه 25 آبان 1392برچسب:, :: 23:38 :: توسط : حسین عطایی

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
داستان عاشقانه زیبا و غمگین- حتما بخوانید آیا این هم عشق است؟ یا زمانی بوده و دیگر نیست؟ پیشنهاد یک مرد به یک زن دلم برایت تنگ شده .... دل نوشته گرفته دلم دل نوشته دل نوشته داستان کما ماجرای شگفت انگيز استقامت يك كوهنورد مورچه و عسل میخواهم معجزه بخرم! روز قسمت ناشنوا نجات عشق
آرشيو وبلاگ
نويسندگان